امید من آیدین

خداروشکر زمستون سال گذشته حداقل چند روز برف اومد که آیدین برف بازی کنه.پشت پنجره به بیرون نگاه می کرد و منتظر اومدن برف بود تا بره بیرون.اینم روز مراقبت آویناجون بود که با بابایی رفتیم مرکز بهداشت و آیدین برف بازی کرد. خدایا باران رحمتت رو از ما دریغ نفرما.آمین   ...

جالبه که از هر فرصت و موقعیتی برای بازی استفاده میکنه.این صحنه هم برای رفع خستگی مامان و بابا ...

 یکسال دیگه با همه خوشی و ناخوشی گذشت .عید 97 آوینا کوچولو رو هم کنار خودمون داریم و بابت همه نعمتها خدا رو شاکریم.ان شاءالله سالی سرشار از سلامتی و خوشی و رزق و روزی حلال در انتظار تمام مردم باشه. آیدین جون یکسال دیگه بزرگتر شدی و بیشتر از پیش عزیز دل من و بابا.مراقب خواهر کوچولوت باش. زندگیت بهاران ، عمرت شکوفه باران  ...